شنبه:همون لحظه که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم. هرکجا می رفتم اونو می دیدم. یکبار که از جلوی هم دراومدیم نزدیک بود به هم بخوریم صداشو نازک کردو گفت: ببخشید
ميخوام تريلی بخرم!!!
بيا شاگردم شو و فقط بخواب!!!
پشت ماشين به عشق تو مينویسم
بوق نزن دادشم خوابه..
آرزوي محالي نيست که عشق ، همچون گلهاي مريم بي هيچ محدوديتي عطرش را در سراسر زندگيمان پراکنده سازد!
کابینه زندگی مشترک :
زن : وزیر سلب آسایش
شوهر: وزیر کار
مادرزن: وزیر جنگ
مادر شوهر: وزیر اغتشاشات
خواهر زن : جاسوس دوجانبه
خواهر شوهر: وزیر اطلاعات و بازرسی
پدرزن: وزیر ارشاد
پدرشوهر: رئیس سازمان بهزیستی.
جان فدای آن که یادم میکند، یاد او هر لحظه شادم میکند،مهربانی های او شیرین شکر، با مرامش کیش و ماتم میکند.